۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

دیوانه و دشمنانش

از قدیم گفته اند که هیچ چیزی بی حد و مرز نیست و بنده هم همواره به این گفته باور داشتم تا اینکه با پدیده ای بنام "مقام معظم رهبری" آشنا شدم و از آن پس بود که قدری در این گفتۀ پیشینیان شک کردم. چرا؟ به دو دلیل خیلی ساده، یکی بلاهت ایشان که مرا شگفت زده میکند و دیگری خود شیفتگی ایشان است که باز هم اینجانب را شگفت زده میکند.میپرسید چگونه؟ عرض میکنم. اول از بلاهت مقام عظما شروع میکنم. ببینید الان بیش از 20 سال است که ایشان در حال ساختن دشمنان خیالی برای "نظام اسلامی" است و لذا 20 سال است که مجبور بوده اند که هر روز برای این دشمنان خیالی مصداقهای واقعی بتراشند و بدتر از آن از دیگران هم خواسته اند که این توهمات را پذیرا شوند و از همین منظر "سربازان گمنام امام زمان" را مامور یافتن این دشمنان میکردند و از آنجا که همین "سربازان گمنام..." پی به بلاهت آقا برده بودند، هر روز یکی را علم میکردند و مهر دشمن بر پیشانیش میکوبیدند و از آقا دست مریزاد میگرفتند. شک نکنید که اطرافیان "مقام معظم رهبری" پیشانی آقا را خوانده اند و همان بلائی را دارند سر ایشان می آورند که ،اگر سریال بسیار جالب دائی جان ناپلئون راددیده باشید، شوهر خواهر دائی جان بر سر ایشان آورد.خلاصه کنم، بلاهت آقا اگر حد و مرز میداشت باید تا کنون جائی خودش را نشان میداد. در مورد خود شیفتگی آقا هم درآینده خدمت خواهم رسید  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر