البته كه اكثر اين دوستان جوانانى هستند كه بيشتر در خارج از كشور اقامت دارند و تك و توكى هم در ايران و صد البته با توجه به تجربه كلا مقدارى دست به عصا برخورد ميكنم. كمتر مينويسم و بيشتر مطالب ديگران را ميخوانم. البته امثال رحمانى و عليجانى هم هستند كه بجان عزيزشان ميدارم و هر چند در پاره اى مسائل با انها اختلاف نظر دارم، اما دوستشان دارم و مطالبشان را با دقت دنبال ميكنم و يا مقالات سوسن را و تا اندازه اى سارا و احسان را.
بگذريم، وبلاگهاى ديگرم را تعطيل كردم و فقط همين يكى مانده كه بيشتر سعى ميكنم حالت يادداشتهاى روزانه بگيرد. خيالم راحت است كه براى خودم مينويسم و نوشته ها، خواننده اى جز خودم نخواهند داشت، لذا از خودسانسورى خبرى نخواهد بود. فكر ميكنم ادرس اينجا را يكى دوجائى داده باشم مثل بالاترين، كه بايد سريعا حذفش كنم