۱۳۹۱ مهر ۶, پنجشنبه

فرهنگ خشونت پرور

من ديروز مطلبى در همين رابطه نوشتم كه منفى ها سرازير شدند.
روى سخن من مشخصا با آن عده از كسانى است كه فرهنگ ً حزب اللهى ً دارند. به اعتقاد من كسانيكه مبادرت به فحاشى و كتك زدن كردند، درونمايه فكرى فرهنگى خود را نمايان ساختند و من از اين فرهنگ وحشت دارم.
اين فرهنگ با اين پتانسيل بالاى احساسى خطرناك است. گفتم عقلانيت بايد جايگزين برخوردهاى احساسى شود، وگرنه لومپنيسم رشد ميكند. تمامى جنايتكاران و ديكتاتورها، احساسات هوادارانشان را تحريك ميكنند و عقلانيتشان را تعطيل
به خمينى نگاه كنيد كه چگونه با احساسى كردن جو جامعه، كشور را بنابودى كشيد. خامنه اى را ببينيد كه با مظلوم نمائى و اشك تمساح ريختن، چگونه عربده كشانش را تحريك ميكند.
فكر نميكنيد كافى باشد؟
حالا شما با فحشهاى چاروادارى و چاله ميدانى، يكى از همراهان احمدى نژاد را كتك زديد و احتمالا در پايگاه هايتان هم از اين عمل بعنوان يك پيروزى بزرگ ياد ميكنيد و جشن ميگيريد و از رهبرانتان هم دست مريزاد ميگيريد، آيا هيچ توجه كرده ايد كه عرف حاكم بر امريكا، شما محكوم هستيد به خشونت طلبى؟
چرا نميخواهيد از گذشته درس بگيريد. چرا راهى را ميرويد كه ٣٠ سال غلط بودنش بر همگان ثابت شده؟

دسته گل جديد در نيويورك

حالا كه چى؟ گيرم خود احمدى نژاد رو هم كتك زديم، پياممون چى ميخواد بشه؟ ميخواهيم به دنيا بگوئيم كه چنانچه ما بر سر كار بيائيم داغ و درفش بپا ميكنيم؟ وقتى در روز روشن و در كشورى كه قوانين خاص خود را دارد، اينچنين عربده و جيغ ميكشيم براى كتك زدن مزدور خامنه اى، چه تضمينى ميدهيم كه در فرداى ايران، عقلانيت را جايگزين احساس كنيم. چرا نميخواهيم بياموزيم كه دنياى سياست، عقل مدار است. تا كى ميخواهيم با رفتار احساسى مان به جنبش و مبارزه با حاكميت جنايتكار جمهورى اسلامى ضربه بزنيم. يامان نرود كه رفتار غرب از زمانى با ما تغيير كرد كه سفارتخانه هاى جمهورى اسلامى را در چندين كشور اشغال كرديم و عده اى از كاركنان سفارتخانه ها را كتك زديم. از همان زمان بود كه نگاه كشورهاى غربى را به خودمان تغيير داديم و انهمه مشكل براى خودمان بوجود اورديم كه سالها اصلى ترين كارمان تصحيح ان عمل بود.